غزنی در شاهنامه فردوسی
- Blueye TV
- شهرها در شاهنامه, مقاله

نخستین از آن لشکر نامدار
سواران شمشیرزن سیهزار
گزین کرد خسرو به رستم سپرد
بدو گفت کای نامبردار گُرد
ره سیستان گیر و برکش پگاه
به هندوستان اندرآور سپاه
ز غزنین برو تا به رای برین
چو گردد ترا تاج و تخت و نگین
(شاهنامه، مسکو: 108)
غزنی یکی از استانهای مرکزی افغانستان و نزدیک به کابل و هممرز با زابل است و در گذشته متعلق به زابلستان بوده است. این محل در دروهی غزنویان بهعنوان پایتخت سلطنت محمود و پایتخت ایران آن روزگار اهمیت پیدا کرد و جایگاهی مستقل از زابل یافت. غزنی از شهرهای مهم فارسیزبان بوده و تا امروز از شهرهای فارسیزبان افغانستان است که تاجیکها، پشتونها و هزارهها در آن زندگی میکنند. از آنجاییکه غزنی پایتخت سلطنت غزنویان بود، طبعاً در هر پایتخت تنوع زیست قومی بیشتر فراهم میشود. از غزنی در شاهنامه سه بار بهنام غزنین یاد شده است. دو بار آن همزمان با نام رستم آمده و بار سوم در بخش تاریخی شاهنامه از غزنی یاد شده است. بار اول که از غزنی در شاهنامه یاد شده، در بیتهایی است که در آغاز این یادداشت ذکر شد. بار دوم در داستان به گیتی نداری کسی را هَمال
مگر بیخرد نامور پور زال
که اوراست تا هست زاولسِتان
همان بُست و غزنین و کاولسِتان
بهمردی همی ز آسمان بگذرد
همی خویشتن کهتری نشمرد
(شاهنامه، مسکو: 224)
بر پایهی تاریخ بیقهی، غزنه در دورهی غزنویان با هویت سیاسی و فرهنگی تاجیک و ترک معرفی شده است. چون سلطنت غزنویان آمیختهای از حاکمان ترک و وزیران و دانشمندان تاجیک تشکیل شده بود، از طرف دیگر محمود نیز از طرف مادر اصالت غزنوی داشت.
غزنی از زمان نگارش شاهنامه تا دوران معاصر نیز به دلیل پیشینهی تاریخی و نقش تمدنی از اهمیت فراوان برخودار است. بههمین دلیل در سال 2013 لقب پایتخت تمدن جهان اسلام از سوی سازمان علمی- فرهنگی کنفرانس اسلامی به آن داده شد. در این شهر در کنار آثار تاریخی و باستانی سلطان محمود، ابونصر مشکان وزیر خردمند دوران غزنویان، ابوریحان بیرونی، حکیم سنایی و علی هجویری در آنجا در خاک آرمیدهاند. از شکوه دوران غزنویان منارهها و باغ فیروزی -که آرامگاه سلطان محمود بدانجا واقع است- باقی مانده است.
بالاحصار غزنه که میراثی باستانی دانسته میشود، دارای 36 برج مراقبتی است و مرکز سلطنت غزنویان بوده که در مساحت آن شهر قدیم موقعیت دارد. تاریخمندی این قلعهی بزرگ و شهر کهنه به دورهی پیشااسلامی میرسد. از دوران بسیار قدیم تا اکنون، هزاران خانوادهی فارسیزبان تاجیک در آنجا زندگی مینمایند. قابل یاد آوری است اصالت خانوادگی شاد روان استاد رهنورد زریاب داستاننویس مشهور زبان و ادبیات فارسی نیز به شهر قدیم غزنی میرسد. گفتنی است، برای مرمت و بازسازی بالاحصار و شهر قدیم غزنه طی سالها 2011 – 2013 بودجهی هنگفت مالی از سوی حکومت اختصاص یافته بود، اما با فساد و حیفومیل آن بودجه از سوی مقامات فاسد حکومتی، کار اساسی و ماندگار برای بالاحصار صورت نگرفت.
مجله کاخ بلند ویژه شهرهای افغانستان در شاهنامه را از اینجا به دست آورید