نوروز و صلح زبان‌ها

دکتر ماندانا تیشه‌یار؛ نویسنده و پژوهش‌گر حوزه روابط بین الملل

چندسال پیش در روزهای نوروزی، سفری به شهر تاریخی باکو، پای‌تخت جمهوری آذربایجان داشتم. آن‌چه بیش از هرچیز برایم دیدنی بود، سبزه‌های بزرگ و زیبایی بود که مغازه‌داران در پشت پنجره‌ها گذاشته و نوار سرخ‌رنگی به دور سبزه بسته و نوشته بودند: Novruz bayramınız mübarək.

دیدن این پیام شادباش نوروزی با الفبا و گویشی متفاوت، انگیزه‌ای شد که سال بعد، با هم‌یاری دانش‌جویان انجمن علمی مطالعات منطقه‌ای اکو و دبیرخانه‌ی دانش‌جویی شبکه‌ی دانش‌گاه‌های راه ابریشم، یک فیلم زیبا درست شود و در آن، دانش‌جویانی از کشورهای گوناگون منطقه‌ی نوروز به زبان‌ها و گویش‌های رنگارنگ این منطقه، با پوشیدن لباس‌های سنتی هرسرزمین، نوروز را شادباش بگویند. این فیلم زیبا، تنها نوید آمدن نوروز را نمی‌داد؛ بل‌که در دل خود یادآور می‌شد که اقوام گوناگون حوزه‌ی تمدنی مشترک ما، جدا از باورها و ادیان و زبان‌های گوناگون خود، آیین‌های فرهنگی و تاریخ مشترکی دارند که مانند نخ تسبیح، سده‌هاست که مردمان ما را هم‌دلانه کنار یک‌دیگر نشانده است.

در این روزگار، شاید کم‌تر بتوان عنصر فرهنگی یگانه‌ای را یافت که به دور از دسته‌بندی‌های ملی‌گرایانه، بتواند مردمان کشورهای گوناگون را به دور خود گرد آورد و بی‌آن‌که آنان را مجبور سازد تا هویت بومی خود را کنار بگذارند، آنان را همان‌گونه که هستند، بپذیرد و بگذارد تا در کنار هم‌دیگر، آیینی مشترک را جشن بگیرند و آمدن بهار را خوش‌آمد بگویند.

روزی از دکتر بهرام امیراحمدیان، دانش‌مندی که چنددهه است به سرزمین‌های این حوزه‌ی تمدنی سفر کرده و کتاب‌ها و مقالات بسیاری درباره‌ی ویژگی‌های فرهنگی و تاریخی مردم منطقه‌ی ما نوشته، پرسیدم: در روزگاری که کاروان‌های بازارگانی از دل چین به سرزمین‌های ما می‌آمدند و تا مدیترانه می‌رفتند و به دادوستد در بازارها و کاروان‌سراها می‌پرداختند، آنان با کدام زبان میانجی با یک‌دیگر گفتگو می‌کردند و چگونه کالاها و اندیشه‌ها را با هم ردوبدل می‌نمودند؟ ایشان در پاسخ گفتند که: بی‌تردید، زبان‌های کهنی؛ مانند: سغدی بودند که زبان بازارگانی به شمار می‌آمدند، اما آن‌چه که از کتاب‌های تاریخ برمی‌آید، آن است که آشنایی با چند زبان رایج در آن روزگار، امری عادی بود که نه تنها بزرگان دانش و ادب از آن بهره داشتند؛ بل‌که شمار زیادی از مردمان عادی نیز در زندگی روزمره‌ی خود، آن‌ها را به‌کار می‌بردند؛ از عربی گرفته که زبان دین بود تا فارسی و ترکی که زبان دیوان و ادب بودند تا زبان‌ها و گویش‌های آذری، کردی، پشتو، اردو، گرجی، ارمنی، بلوچی، گیلکی، مازنی، ازبکی، قزاقی، قرقیزی، ترکمنی و مانند این‌ها که زبان گفتگوی مردم بودند، هر یک به فراخور به‌کار برده می‌شدند و گویا که آن‌چه در آن روزگار مهم نبود، تفاوت‌های زبانی میان مردمان سرزمین‌های گوناگون بود. تا آن‌جا که مولانای بلخ می‌سرود: ای بسا هندو و ترک هم‌زبان….

راست است از هنگامی که قدرت‌های استعمارگر، پای به سرزمین‌های ما گذاشتند، زدودن پیوندهای زبانی و وابسته‌کردن جوامع به فراگیری زبان‌های بیگانه، از جمله مهم‌ترین سیاست‌های آنان به شمار رفته است. از همین‌رو است، که هم‌پای گسترش روی‌کرد ملی‌گرایانه (بخوانیم واگرایانه) در میان سرزمین‌های به‌هم‌پیوسته حوزه‌ی تمدنی ما، از سده‌ی نوزده‌ی میلادی، رفته‌رفته انگلیسی و روسی به عنوان زبان‌های میانجی تحمیل شدند و از سده‌ی بیستم، مرزهای سیاسی به مرزهای زبانی نیز بدل گشتند. این داستان تا آن‌جا بالا گرفت که زبان‌ها کارکرد هویت‌بخش در سطوح ملی و حتی استانی یافتند و گاه جنگ میان گویش‌وران زبان‌ها به راه افتاد. نتیجه آن‌که امروزه مردمانی که در درازای تاریخ، همواره بی‌واسطه با یک‌دیگر در گفتگو و ارتباط بودند؛ کم‌تر زبان یک‌دیگر را می‌دانند و بیش‌تر با زبان‌های میانجی بیگانه با هم‌دیگر گفتگو می‌کنند.

نوروز؛ اما هر سال به خانه‌های ما می‌آید و به همه‌ی ما یادآوری می‌کند به هر زبانی که بخواهیم، می‌توانیم این آیین فرهنگی را جشن بگیریم و به یک‌دیگر شادباش بگوییم. نوروز را به هر زبانی مبارک‌باد بگوییم، دل‌نشین است؛ هم‌چون واژه‌ی عشق که به گفته‌ی حافظ شیرازی: کز هر زبان که می‌شنوم، نامکرر است….

 اینک، ما پاره‌های تن یک تمدن بزرگ که هر یک به دلیلی از روزگار وصل خویش به دور افتاده‌ایم، چه نیکوست که باری دیگر بکوشیم تا گوناگونی زبانی همه سرزمین‌های‌مان، از کوه‌های هیمالیا و دشت‌های ختن تا دریای مدیترانه و از فرارودان تا آن‌سوی خلیج فارس را به رسمیت بشناسیم، کودکان‌مان را با زبان‌های گوناگون و کهن این تمدن باستانی آشنا سازیم و با همین زبان‌ها به گفتگو با یک‌دیگر بنشینیم.

انجمن علمی مطالعات صلح ایران، برای احترام به گوناگونی زبانی میان مردمان منطقه‌ی ما، به تازگی می‌کوشد که برنامه‌های علمی مشترک را به زبان‌های اصلی و بدون یاری‌گرفتن از زبان‌های میانجی، برگزار کند. در پاییز و زمستان (۱۴۰۲)، اندیش‌مندان ایرانی با هم‌تایان خود در ترکیه و پاکستان به زبان‌های فارسی و ترکی و اردو و البته با کمک مترجمان، درباره‌ی مسایل مشترک منطقه‌ای گفتگو کردند. مخاطبین این برنامه‌ها از کشورهای گوناگون، در کنار گوش‌دادن به گفتگوهای علمی، از شنیدن واژه‌های آشنا و مشترک در این زبان‌ها، لذت می‌بردند و می‌آموختند. کوشش برای بازگشت به فرهنگ چندزبانی و تقویت گفتمان هم‌دلی و صلح میان زبان‌ها، شاید یکی از مهم‌ترین میراث‌های فرهنگی ماندگار دانش‌گاهیان روزگار ما برای نسل‌های آینده نوروزستان باشد.

آذری: Novruz bayramınız mübarək.

اردو: نوروز مبارک هو.

ارمنی: Shnorhavor Novruz.

ازبکی: Navro’z muborak bo’lsin.

اویغوری: موُباره ک بولسوُن Nowruz.

پشتو: نوروز مو مبارک شه.

تاجیکی: Наврӯз муборак.

ترکمنی: Nowruz gutly bolsun.

ترکی: Nevruz Bayramı kutlu olsun.

پنجابی: Naurōza mubāraka.

سندی: نوروز مبارک.

عربی: نوروز سعید.

قرقیزی:  Nooruz kut bolsun.

قزاقی: Nawrız quttı bolsın.

کردی سورانی: نه وروزتان پیروز بیت.

کردی کرمانجی:Newroz pîroz be.

گرجی: gilotsavt novruzs.

هندی: khush nowruz.

فارسی: نوروز خجسته باد.

Blueye TV وب‌سایت
بلوآی یک رسانه دیجیتالی است که برنامه و مستندهای تلویزیونی، پادکست‌‌ها، مجله‌های علمی - پژوهشی «کاخ بلند» و «نوروزنامه» و مقاله‌های پژوهشی را تهیه کرده از طریق وبسایت و شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Blueye TV