نوروز امروز
نویسنده: ماندانا تیشهیار – نویسنده و پژوهشگر حوزه روابط بین الملل

چگونه نوروز به کار امروز میآید؟ ۱۲ کشور جهانِ نوروز، این آیین باستانی را به عنوان میراث فرهنگی ناملموس بشریت به ثبت جهانی در یونسکو رساندهاند و شمار زیادی از کشورها از بالکان و قفقاز گرفته تا غرب آسیا و آسیای مرکزی و جنوب آسیا، هرساله در آغاز بهار، نوروز را جشن میگیرند؛ اما چگونه میتوان از نوروز، جشن مشترک مردمان سرزمینهای گوناگون، که پایهی آن بر مهر و دوستی استوار شده، در جهان امروز بهره برد؟
راست است که امروزه مناطق نوین در شکلهای تازه، جهانی نو ساختهاند و ما در «جهانی منطقهایشده» زندگی میکنیم. این الگوی نوین منطقهگرایی، بر پایهی ترتیبات سنتی یا نهادهای مستقر نیست؛ بلکه انباشت دانش و آموزش و برساخت هویتهای مشترک تازه، به آن شکل میدهند.
منطقهگرایی نوین، ساختارمحور نیست؛ ایدهمحور است. امروزه حتا کنشهای کارگزاران سیاسی و اقتصادی نیز در یک بستر اجتماعیـفرهنگی معنا پیدا میکند. در جهان ما، ساختارهای تاریخی و نظمهای جهانی، جای خود را به زیستبومهای پویای اجتماعی دادهاند و انسان اخلاقی رفتهرفته به جای انسان اقتصادی مینشیند.
در این ساحت نو، امر سیاسی برای پشتیبانی از ارزشهای بنیادی؛ مانند: توسعهی فرهنگی و اجتماعی، امنیت، صلح، و پایداری زیستمحیطی به کار میآید و منطقهسازان، دیگر تنها دولتها نیستند؛ جوامع مدنی، نهادهای علمی، فرهنگی و اجتماعی نیز سهم بهسزایی در برساختن مناطق دارند.
اگر روزگاری مناطق رسمی، دولتمحور بودند؛ مناطق واقعی را امروز جوامع و انجمنها میسازند و تصور کنیم اگر منطقهی رسمی و منطقهی واقعی همگرا شوند، چه سطوح بالاتری از منطقهبودگی به دست میآید.
منطقهایشدن کاریست که جماعتهای تصوری بر پایهی شباهتها و پیوندهای فرهنگی میان مردمان برای ساختن جهانی تازه در پیش گرفتهاند و نوروز، واجد همه ویژهگیهایی است که میتوانند مردمان بسیاری را به برساختن منطقهای نو برانگیزند.
نوروز کارکرد تاریخی دارد. این جشن، پیوندهای تاریخی میان باشندهگان سرزمینهای بسیاری را یادآور میشود.
نوروز کارکرد اجتماعی دارد. این جشن در دل خود ارزشهای اجتماعی؛ مانند: خویشاوندی، اجتماعگرایی و تقویت بنیانهای دوستی و مهر را جای داده است.
نوروز کارکرد اقتصادی دارد. این جشن، خانوادهها را به نوکردن اسباب زندهگی ترغیب میکند؛ سفرها را افزایش میدهد و بازارها را در شهرها و کشورهای گوناگون رونق میبخشد.
نوروز کارکرد فرهنگی دارد. این جشن چه ادبیات فاخری را در زبانهای گوناگون در طی سدهها پرورانده و چه عکسها، فیلمها، نمایشها، موسیقیها و نقاشیها را جان داده است!
نوروز کارکرد امنیتی دارد. چگونه ممکن است تصور کرد که مردمان منطقهی نوروز، یکدیگر را بشناسند و بر سر سفرهی نوروز در کنار یکدیگر بنشینند و آنگاه با همدیگر به رقابت و دشمنی بپردازند؟!
نوروز کارکرد سیاسی دارد. در دل این آیین کهن، هم برابری میان مردمان از هر گروه و طبقه را میتوان دید و هم زمینهی مردمسالاری را در مراسمی؛ مانند: «میرنوروزی» میتوان به تماشا نشست.
نوروز کارکرد دینی دارد. این تنها جشن حوزهی تمدنی ماست که پیروان ادیان و مذاهب گوناگون را به جشنی مشترک که آغاز طبیعت باشد، دعوت میکند.
نوروز کارکرد زیستمحیطی دارد. از سبزهای که در خانهها (از باکو تا بندرعباس) سبز میشود و از گلهایی که بر سر دخترکان از کردستان تا کشمیر مینشیند، فرهنگ طبیعتدوستی به کودکان آموزش داده میشود.
به این ترتیب، میتوان دید که میراث کهن نیاکان ما، فرصتی ارزشمند برای شکلدهی به منطقهای تازه و همگرایی میان مردمان حوزهی تمدن نوروز را فراهم آورده است و در این میان، کار ما آن است که از تعاریف مادی قدرت فراتر رویم و ایدهها و معناها را به عنوان عناصر نوین شکلدهنده به قدرت در نظر بگیریم. در این روزگار، ما میتوانیم نوروز را امروزی کنیم و جهان تازهای را بسازیم.