نوروز در کشورهای ترک زبان: سنتی دیرینه و ماندگار
سید نسیم بهمن – استاد دانشگاه و پژوهشگر

نوروز، جشنی کهن با ریشههایی عمیق در تاریخ، نخستینبار از سرزمین بلخ بامی یکی از شهر کهن آریانا/ایران قدیم برخاست؛ جایی که به روایات تاریخی، “جمشید” پادشاه دادگر آریایی، با کدخداییاش این روز را به عنوان آغاز نوزایی طبیعت و سال نو خورشیدی پایهگذاری کرد. از آن روزگار تا امروز، نوروز نماد زندگی دوباره، همبستگی و جشن طبیعت باقی مانده است.
با گذشت زمان، نوروز فراتر از خاستگاه نخستین خود در بلخ و سایر سرزمینهای پارسیان قدیم گسترش یافت و در میان اقوام ترکزبان و سایر اقوام منطقه نیز جایگاهی والا یافت. از آسیای مرکزی تا قفقاز، آناتولی و بالکان، این جشن با شکوه و شور زنده نگه داشته شده است. در این کشورها، نوروز به عنوان آیینی برای خوشآمدگویی به بهار تجلیل میشود. همانگونه که خورشید در نخستین روز بهار گرمای بیشتری به نیمکرهی شمالی میبخشد، مردم ترکزبان این روز را نماد تولد دوبارهی طبیعت دانسته و آن را جشن میگیرند؛ نشانهای از ذوبشدن برفها، گرمشدن هوا و بازگشت پرندگان مهاجر به آشیانههایشان است.
بر اساس روایتهای اسطورهای، برخی رویدادهای مهم تاریخی در روز نوروز رخ دادهاند؛ از جمله حماسهی معروف «ارگنهقون» (Ergenekon) که به عنوان نماد رستاخیز ملت ترک شناخته میشود (Çay, 1988). نوروز در کشورهای ترکزبان، ریشه در فرهنگ و تمدن کهن این مردمان دارد و همچنان به عنوان نمادی از پیوند با طبیعت و هویت فرهنگی پاس داشته میشود.
این جشن از دوران قبل از اسلام در میان اقوامی؛ چون: سومریان، آشوریان و بابلیان، پارسیان رواج داشته و پس از ورود اسلام نیز همچنان به عنوان یک جشن مردمی و فرهنگی حفظ شده است.
نوروز به عنوان یک ارزش فرهنگی مشترک در جهان ترک جایگاه مهمی دارد و قرنهاست که با باورها و هیجانات مشترک در میان ترکهای آناتولی و سایر مناطق جشن گرفته میشود (Artun, 1999). این روز در کشورهای ترکزبان نهتنها یک جشن فرهنگی؛ بلکه نمادی از همبستهگی و اتحاد مردم ترکزبان است. این جشن، فرصتی برای تجدید دیدارها، تقویت روابط خانوادهگی و اجتماعی، و گرامیداشت آداب و رسوم باستانی محسوب میشود (Yuguşeva, 2000). همچنین، عامل مهمی در حفظ و ترویج فرهنگ و هویت ترکها به شمار میرود (Çobanoğlu, 2000).
نوروز به عنوان یک جشنوارهی مشترک، توسط تمام اقوام ترک و جوامع ترک زبان؛ از جمله: آذربایجانیها، باشقیریها، گاگاوزها، خاکاسیها، قرهچاییها، قزاقها، قرقیزها، نوغاییها، ازبکها، ترکمنها و اویغورها شناخته و برگزار میشود. این اقوام که در جغرافیای متنوعی زندهگی میکنند، غنای فرهنگی، تاریخی و سنتی خود را به این جشنواره افزودهاند (Nebiyev, 1995:44؛ Veliyev, 1995:125).
در کشورهای ترکزبان، نوروز با رویدادهای متنوعی همراه است که شور و هیجان جشن را افزایش میدهد. در بسیاری از مناطق آسیای مرکزی، مسابقات اسبدوانی برگزار میشود؛ آتش روشن میشود و غذاهای متنوعی طبخ میگردد. قزاقها با نظافت بهاری و پوشیدن بهترین لباسهای خود، نوروز را گرامی میدارند. ترکمنها بر این باورند که هرچه سفرههای نوروزی متنوعتر باشند، اقبال بیشتری به همراه خواهند داشت. قرقیزها غذای مخصوصی به نام «Nooruz köcö» تهیه میکنند که فقط در این روز مصرف میشود. ازبکها یک هفتهی تمام جشن میگیرند؛ در دامان طبیعت چادر برپا میکنند و با دیدوبازدید با یکدیگر، آرزوی سالی خوش دارند.
در آذربایجان، تعطیلات نوروزی سه روز به طول میانجامد. یکی از رسوم خاص این کشور، بازی حلقهانداختن در آب در چهارشنبهی آخر سال است که اعتقاد بر این است آرزوهای کسانی که حلقههای خود را میکشند، برآورده خواهد شد (Veliyev, 1995). مردم ترکیه مانند مردم سایر کشورها، نوروز را با آداب و رسوم خاص خود جشن میگیرند. در این روز، خانوادهها گرد هم میآیند؛ غذاهای مخصوص نوروز را طبخ میکنند؛ لباسهای نو میپوشند، به پیکنیک میروند و از بزرگان فامیل دیدن میکنند. در برخی مناطق ترکیه، بهویژه در نواحی کردنشین، نوروز با شور و هیجان بیشتری برگزار میشود. مردم با لباسهای رنگی به خیابانها میآیند؛ به رقص و پایکوبی میپردازند؛ پرچمهای خاصی را برافراشته و از روی آتش میپرند. در برخی مناطق آناتولی، پارچههایی را به درختان میبندند، آب رودخانهها را روی خانهها میپاشند و با زیارت گورستانها، یاد گذشتهگان را گرامی میدارند.
در نتیجه، نوروز در جهان ترک، جشنی باستانی و پربار است که در فرهنگ و تمدن ملتهای ترک اهمیت دارد. این جشن نمادی از بهار و تجدید حیات طبیعت است و با آداب و رسوم خاصی در سراسر کشورهای ترکزبان برگزار میشود و فراگیری نوروز بخوبی میرساند که این جشن عامل همبستگی همه اقوام منطقه است. ازهمینروی است که ترکان نوروز را با همان ویژگیهای آریایی آن پاسداری مینمایند و با اسطورههای خودشان آن را بازتعریف میکنند.
منابع
Artun, Erman, (1999), “Türk Halk Kültüründe Nevruz”, Uluslararası Nevruz Sempozyumu, Kazakistan.
Çay, M. Abdulhaluk, (1988), “Türk Ergenekon Bayramı Nevruz“, Türk Kültürünü Araştırma Enstitüsü Yay., Ankara.
Çobanoğlu, Özkul, (2000), “Türk Dünyası Sosyo-Kültürel Bağlamında Nevruz Bayramının Yapısal ve İşlevsel Bakımlardan Halk Bilimsel Çözümlemesi”, Uluslararası Nevruz Sempozyumu Bildirileri, HAGEM Yayınları, Ankara.
Nebiyev, Azad, (1997),” Azerbaycan’da Nevruz”, Kültür Bakanlığı Yay., Ankara.
Veliyev, Kâmil Nerimanoğlu, (1995), “Nevruz Geleneği ve Azerbaycan”, Türk Kültüründe Nevruz Uluslar Arası Bilgi Şöleni Bildirileri, AKM Yay., Ankara.
Yuguşeva, Nadya (2000), “İslâmiyet Öncesi Türk Dini Hayatı İçinde Nevruz’un Önemi ve İşlevi”, Türk Dünyasında Nevruz, III. Uluslar Arası Bilgi Şöleni Bildirileri. AKMB Yay., Ankara.